از قرن هشتم ميلادى، در سرزمينهايى که گليم بافته مىشدند، نوعى نگرش واحد در خلاقيت هنرى و فنى پديد آمد که از پذيرفتن دينى واحد در ميان مسلمانان نشأت مىگرفت. پيش از آن “شمنگرايي”، “جاندارگرايي”، يهوديت، مسيحيت، بوديسم و غيره متداول بوده است. اين دين نوين استفاده از برخى نگارهها و شيوههاى بازنمايى را که مربوط به باورهاى گذشته بود، منع يا تشويق مىکرده است. در کشورهاى بافنده گليم، دين اصلى اسلام، مسيحيت و بوديسم بود و نمادهاى مربوط به اين اديان عميقاً در افکار خلاقهٔ بافندگان نفوذ کرده است.
با ما در ادامه مطلب همراه باشید …